کاکو سی کن
1) هی صبح شد و باز به امید تو شُو شد
هی از چیش من اشک به یاد تو ولو شد.
2) من لِـبدی مَـفلوک و تو بشکن بالو بنداز
شفتش نمیدم از حرکاتت دلم اُو شد.
3) دل دُشتم و جز دل چی چی دشتم که ز مردم،
یی عمر قایم کرده بودم، باز چپو شد.
4) جِـر دادی و شِـر کردی و پیوند و پوکوندی،
ای اَرقِـه مالوندیش و خودت گفتی یهو شد.
***
5) گفتم یله شم تو شاچراغ تیرشه ببندم،
تا بلکه حالیم شه که چطو شد که ایطو شد؟!
6) پلکیدم و پلکیدم و افسوس ...ها بله،
تا مَشت شدی شیره ی جونم روِ رو شد.
7) در هر کِـر و هر سوک تو رو هی جار زدم من،
یعنی که بدون تو دلم غرق اَلُو شد.
8) من شاپرکم، بچه ی فلک از به چلُـوندُم،
دل له شد و بازیچه واسی دس بچو شد.
9) دیشو چغلیت کرد سمندر، کاکو سی کن،
ئی بسه زبون از غم عشق تو قَـدُو شد
.واژه های این شعر
* سِـی Sey (بر وزن می): نگاه، تماشا، سیر، ریشه این واژه از سیر کردن است (سی کن: نگاه کن)
* شو Show (بر وزن نو): شب
* لبدی Lebdy (به کسر لام و سکون ب): بی بند و بار
* شفت sheft (به کسر شین_بر وزن سفت) سخن را به درازا کشاندن، لفت دادن به لهجه تهرانی
* پوکوندی pokondy (به ضم پ و کاف)قطع کردی، پاره کردی (پوکید: قطع شد، پاره شد)
* ارقه Arghe : رند و زیرک
* مالوندیش Malondish فسخ کردی، به هم زدی، سر و تهش رو هم آوردی
* یهو yeho : یکباره و ناگهانی
* یله شدن yaleh : رفتن (یله با همین تلفظ به معنای کج و یک ور نیز هست، یله شده، یکور شده) (یله شم: بروم)
* تیرشه tirshe (به کسر شین) تکه نازک و باریک پارچه (تیرشه بستن: همان دخیل بستن و برای مراد گرفتن پارچه به ضریح بستن میباشد)
* حالی hali : استنباط، درک ( حالیم شه: بفهمم، متوجه بشم)
* چطو chetow : (به کسر چ و ضم ط و تاکید روی واو): چطور
* پلکیدن pelkidan (به کسر پ و فتح دال) فعالیت کردن، جنبیدن
* سوک suk: گوشه، سو
* الو alow (به فتح الف و ضم لام) آتشی که شعله ور باشد
* قدو Ghadow (با فتح قاف و ضم دال) : سوختن زیاد از حد، جزغاله