عجله و شتابزدگی
تعریف وتفسیر
«شِتاب به معنی: «عجله و تندی در کار و حرکت / چالاکی و سرعت» .
عجله به معنی: «شتابزدگی /شتافتن /چیزی را پیش از هنگام خواستن» آمده است.
شتابزدگی :روحیهای است ثابت و دائمى در دل که باعث مىشود انسان به هر کارى که به خاطرش خطور کند بىدرنگ اقدام کند و این نیز از نتایج ضعف نفس است و ضدّش درنگ، تأنّى (آهستگى)، توقف و وقار است.
عجله و شتاب:به معنی اقدام کردن به کارها،قبل از این که زمینهها ومقدمات لازم آن کار فراهم شود،از صفات رذیله شمرده شده و«صبر»و بردباری کهنقطه مقابل آن است از فضایل اخلاقی بشمار میآید.(سایت حاج حسین انصاری)
مرحوم راغب اصفهانی عجله را چنین معنی کرده است:
عجله طلب نمودن چیزی قبل از وقت آن است که مقتضی آن شهوات نفسانی است [همین که شخص میل دارد این کار را زودتر انجام دهد خود یک شهوت (هوس) است] و به همین دلیل است که در آیات بسیاری از قرآن مورد مذمت قرار گرفته تا جایی که شتابزدگی را به شیطان نسبت داده است.
شتابزدگی در قرآن و روایات
و لا تعجل بالقران من قبل ان یقضی الیک وحیه و قل رب زدنی علما (طه،114) پس نسبتبه(تلاوت)قرآن عجله مکن،پیش از آن که وحی آن بر تو تمام شود،وبگو: «پروردگارا!علم مرا افزون کن!»
انسان از عجله آفریده شده ولی عجله نکنید،به زودی آیاتم را به شما نشانخواهم داد.
انسان(بر اثر شتابزدگی)بدیها را طلب میکند،آن گونه که نیکیها را میطلبد و انسانهمیشه عجول بوده است
آنها پیش از حسنه(و رحمت)از تو تقاضای شتاب در سیئه(و عذاب)میکنند،با اینکه پیش از آنها،بلاهای عبرت انگیز نازل شده است!و پروردگارت نسبتبه مردم- با این کهظلم میکنند- دارای مغفرت است،(و در عین حال)پروردگارت دارای عذاب شدید است!
اگر همان گونه که مردم در به دست آوردن«خوبی»ها عجله دارند،خداوند در مجازاتشان شتاب میکرد،(به زودی)عمرشان به پایان میرسید(و همگی نابود میشدند)،ولی کسانی را که ایمان به لقای ما ندارند،به حال خود رها میکنیم تا در طغیانشان سرگردانشوند روایت ها از روایات چنین استفاده میشود که در اکثر قریب به اتفاق موارد، عجله انسان را به بیراهه میبرد و درنگ و تانّی به راه درست رهنمون میگردد. روایت است که چون حضرت عیسى(ع) متولّد شد شیاطین از پرستش بتها (در بین مسیحیّت) ناامید شدند و ابلیس به آنان گفت از این پس راه فرزندان آدم را به شتابکارى و سبُکسَرى بزنید. پیامبر اکرم(ص) فرمود: شتاب در کارها از جانب شیطان است و تأنّى در کارها از جانب خداوند است و فرمود: تنها عامل (اساسی) نابودی مردم، عجله است و اگر عجله نمیکردند هیچکس نابود نمیشد شتابزدگى در منابع اخلاق اسلامی با عناوینی چون عجله و تسرّع (که به معنى درنگ نداشتن و عدم طمأنینه در کارها است) مطرح شده است. از امام صادق(ع) نقل شده است: که هر یک از عقل و جهل را دارای هفتاد و پنج سرباز هستند که در آن روایت، شتابزدگى و بىثباتى و بىقرارى را از سربازان جهل معرفی میکند وضدآن که تأنّى و تثبّت باشد را از صفات عقل میداند.
|
ریشه های شتابزدگی
1. کوچکی نفس و حقارت روحی.
2. ترس از فروماندن از لذات.
3. حب دنیا.
4. تهی بودن دل از تعلقات الهی .
شتابزدگی مذموم
گرچه منابع اخلاقی به طور عموم از هر نوع شتابزدگی (جز مواردی که ذکر خواهند شد) منع کردهاند، اما مواردی خاص وجود دارد که عجله در آنهابه طور ویژه مورد نهی قرار گرفته است:
عجله قبل از فراهم شدن فرصت مناسب هر کار: که سبب غصه میشود.
عجله در به دست آوردن مال و روزی: روایت است که رسول خدا(ص) در حجة الوداع فرمود: خداوند روزى را به طور حلال، بین مردم تقسیم کرده، نه به طور حرام. بنابراین هر کس از خداى عزوجل بترسد و صبر کند، خداوند از راه حلال روزى او را مىدهد و هر کس پرده حرمت را بدرد، عجله کند و از راه حرام روزى به دست آورد، خداوند از روزى حلال وى به همان اندازه بکاهد و در روز قیامت از او حساب کشیده شود.
عجله در غذا خوردن؛ مثلاً هنوز لقمه را قورت نداده دست به لقمهی دیگر بردن، شتاب در غذا خوردن است.
عجله در راه رفتن: که البته نباید به حدی آهسته و یا خرامان را رفت که ناشی از تنبلی یا تکبر باشد.
عجله در کیفردهی: امام علی(ع) فرمود: از کمال بردباری، پس انداختن کیفر است.
عجله در امر به معروف و نهى از منکر؛ که مخالف وظیفه هدایت کنندگان به سوی خدا است.
عجله در خواندن اذکار: زیرا از ذکر، بى آرامش دل و با عجله و اضطراب اثرى در قلب حاصل نمیشود.
عجله کردن در طلب برآورده شدن حاجت در دعا.
عجله کردن در قرائت دعاهای رسیده از معصومین؛ که در همین باره علمای اخلاق توصیه نمودهاند که: «لازم نیست یک دعاى طولانى را یک دفعه با عجله و شتاب بخوانى و تفکر در معانیش نکنى، بنده و شما حال سید سجّاد(ع) را نداریم که آن دعاى مفصل را با حال بخوانیم، شبى یک ربع آن را، یک ثلث آن را، با حال بخوان و تفکر کن در فقراتش شاید صاحب حال شوى»
شتاب در قرائت قرآن؛ زیرا خواندن آیات به آرامى، تأمّل و تدبّر در آنها را بیشتر ممکن مىسازد.
شتابزدگی در ترقی های معنوی: زیرا سرعت در این امور پسندیده نیست و درنگ، باعث پختگی میگردد.
حافظ میگوید:
طریق عشق پرآشوب و فتنه است ای دل بیفتد آن که در این راه با شتاب رود
شتابزدگی ستوده
همانطور که گفته شد، عجله در همه چیز بد است جز در مواردی خاص:
غذا دادن به مهمان، خاکسپاری مرده، شوهر دادن دختر، بازپرداخت بدهی، توبه از گناه؛ که عجله در این پنج مورد از سنن نبوی(ص) است.
نماز اول وقت.
انفاق: چنانکه امام صادق(ع) مىفرماید: انفاق جز با سه خصلت صلاحیت قبول پیدا نمىکند و یکی از آن سه را عجله کردن در انجام آن میدانند.
به طور کلی در هر کار خیر ؛ زیرا خدای متعال تعجیل در خیرات را دوست دارد خصوصاً در فرصتهاى خوب؛ زیرا خداوند، مومنان اهل کتاب را به پیشى گرفتن در انجام کارهاى نیک میستاید و بر اساس روایات، عجله و شتاب در این صورت پسندیدهتر است؛ همانطور که امیرالمؤمنین(ع) مىفرماید: درنگ نمودن از عجله بهتر است مگر در فرصتهای نیکی کردن؛که درنگ باعث از دست رفتن آن فرصتها میشود و بر همین اساس است که حضرت موسى(ع) با عجله به سوی کوه طور برای مناجات با خدای متعال رفت و عرضه داشت: «و من به سوى تو شتاب کردم، تا از من خشنود شوى!» و به همین علت است مربیان اخلاق و سلوک، نهمین امر از ضروریات مورد توجه سالک را، مسارعت میدانند؛ یعنى در آنچه از وظایف را که [البته پس از بررسی دقیق و بدون عجله در تشخیص] برای خود تکلیف یافت و بر آن عزم نمود، در انجام دادن آن بشتابد قبل از آنکه شیطان مجال وسوسه یابد.
درمان شتابزدگی
معالجهی این صفت و دستیابی به تانّی و وقار و روحیّهی درنگ، دارای روشهایی است که برخی از دیگری کارسازتر است تا حدی که ریشهی این رذیله را برمیکند. این مراتب به این شرح است:
فکر کردن در سوء عاقبت شتابزدگی
تلاش برای ایجاد آرامش در ظاهر جهت سرایت این آرامش به قلب
گسسته نمودن قلب از تعلقات دنیوی و رسیدن به نور توحید